Thursday, May 10, 2007

پاره هایی از تاملات مارکوس اورلیوس :

- در گذارت از یک کار به کار دیگر به خدا بیندیش و هچون او از یک چیز کسب لذت کن و در آن بیاسای
- مرگ ، توقف درک محسوسات است از راه حواس و نیز توقف برانگیختگی شهوت و سرگشتگی اندیشه و خدمت به تن .
- مایه ی شرم ، روان است که پیش از دیگری در زندگی تسلیم می شود ، هنگامی که تنت هنوز تسلیم نشده است .
- هشیار شو و به خود بازآی . چون خود از خواب بیدار شوی و دریابی که آنچه می آزردت تنها رویا بوده ، به بیداری نیز چنان که به آن رویاها می نگریستی بنگر .
- دزدان ، پدرکشان و ستمکاران چه شادمانی ها که نکرده اند .
- دریاب که به نامردان چنان نیندیشی که اینان به مردان می اندیشند .

خدا ديشب مرد از خنده
بی نفس از نعره
از خنده
صبح که شد خورشيد افتاد
ابر باريد

نگاهش خيره به انسان
در مرگش
ارضا شد !
........................ حسام ...


Payam || 5:05 AM ||

Comments: Post a Comment

ژکان


دوستان

ماهنی
حسام
پاشا
صدف
بلوط
اینجا فرانسه همه چیز خاکستری مرده های بی برکت
دنیای کوچک او
سارا

This page is powered by Blogger. Isn't yours?





Free Photo Albums from
Bravenet.com Free Photo Albums from
Bravenet.com